بدیهی است که بر اساس اخباری که از زبان پیامبر اکرم (ص) و سایر اهل بیت (ع) تا امام حسین (ع) جاری شده بود و شخص امام حسین (ع) مکرر بدانها اشاره نموده بودند، نه تنها ایشان، بلکه بسیاری از مردم عادی هم میدانستند که اگر امام به سمت کوفه بروند، در منطقهای به نام کربلا به همراه یاران به شهادت میرسند و خانوادهی ایشان به اسارت خواهد رفت و همین علم به جایگاه، ضرورتها و تکالیف محوله و آثار آن ملزومات حرکت را فراهم آورد.
به همراه بردن خانواده نیز از این قاعدهی عمل به علم و تکلیف و آثار مترتبه مستثنیٰ نمیباشد. اگر چه شرکت در جنگ و رزم در میدان جنگ بر زنان واجب نیست، اما دفاع از اسلام بر هر مرد و زنی واجب است و هر کسی تکالیفی بر عهده دارد که در حفظ و نشر اسلام راستین باید نسبت به آنها عمل نماید.
برای روشنتر شدن حکمتهای به همراه بردن خانواده، به چند نمونهی ذیل دقت فرمایید:
- ظاهر امر این بود که مردم کوفه از امام (ع) خواسته بودند که برای حکومت که مستلزم اقامت طولانی بود، به کوفه بیایند. بدیهی است که در چنین شرایطی حاکم، خانواده و برخی از اقوام و نزدیکان را به همراه میبرد. لذا اگر ایشان چنین نمیکردند، هم در آن زمان شایعه میکردند و هم سپس تاریخ را تحریف میکردند که امام حسین(ع) از همان ابتدا به قصد جنگ حرکت کردند. همین شائبهها و شایعهها سبب میشد که اذهان عمومی آن زمان و تاریخ، نتواند ظالم و مظلوم را از هم تشخیص دهد و به پیمانشکنیها، توطئهها و جنایتهای جناح مقابل که به نام اسلام بر سرکار بود پی ببرد و حق و باطل را از هم تمیز دهد.
- امام حسین (ع)، فقط به خاطر مردم کوفه یا مسلمانان آن زمان در مقابل ظلم قیام ننمودند، بلکه برای آگاهی و روشن شدن همهی اذهان عمومی در همه زمانها قیام نمودند. چنان چه خود میفرمایند: برای نجات و اصلاح امّت جدم و احیای امر به معروف و نهی از منکر قیام نمودم.
جملهی معروفی است که میگوید: «کربلا در کربلا میماند، اگر زینب نبود». بدیهی است اگر نوزاد خردسالی چون علی اصغر یا کودکان و نوجوانانی چون حضرت قاسم ابن الحسن و عبدالله بن الحسن علیهمالسلام در معرکه حاضر نبوده و به شهادت نمیرسیدند، امروز تاریخ با توجه به تحریفات، نمیتوانست تشخیص دهد. چنان چه در میان برخی از اهل سنّت چنین رواج دادهاند که «خلفاء و علی، همگی مؤمن و از صحابه بودند، حالا بر سر حکومت با یکدیگر اختلاف داشتند و ما حق نداریم که به این امور وارد شویم و قضاوت کنیم»! ... و چنان چه راجع به امام حسین (ع) نیز گفتند: چون یزید خلیفهی مسلمین است، پس بر امام حسین (ع) واجب بود که با او بیعت نماید و چون تن به چنین بیعتی نداد، بر اساس احکام اسلامی (پناه بر خدا) از دین خارج شده است!
اما حضور خاندان گرامی پیامبر اکرم (ص) و رفتار سپاهیان یزید با آنان، هم حجت را برای مردم و حاضرین در کربلا تمام کرد و هم اذهان عمومی را برای همیشهی تاریخ آگاه ساخت که شخصی مانند یزید نمیتواند خلیفهی مسلمین باشد و اسلام یزیدی، همان سلطنت جائرین در لباس اسلام است.
- اگر خاندان پیامبر اکرم (ص) به اسارت نمیرفتند و از کربلا به شام و بارگاه یزید و از آنجا به کربلا و مدینه منتقل نمیشدند، با شهادت همگان، وقایع و پیام کربلا، در همان کربلا مدفون میشد و این آثار روشنگر و هدایت بخش برای بشریت را در بر نداشت.
- حضور حضرت زینب علیهاالسلام و کاروان شهداء در شام، مسلمین آن دیار را که از اسلام فقط معاویه را دیده بودند و به هنگام ورود اسراء آزین بندی و جشن و پایکوبی به راهانداخته بودند، چنان آگاه و بیدار نمیکرد که به هنگام عزیمت، چنان بیدار شوند که همگان گریهکنان و به سر زنان ایشان و کاروان را بدرقه کنند و مقدمات تزلزل پایههای حکومت یزید و اسلام یزیدی فراهم آید. و آثار آن در طول تاریخ روشنگر باشد.
- اگر زینب به اسارت به شام منتقل نمیشد، عظمت یزید خرد نمیشد و او اسلام را برای همیشه نابود میکرد.
- ...
البته حکمتها و آثار حضور خاندان در کنار امام (ع) بسیار بیش از این است که موارد فوق برای نزدیک ذهن بیان گردید.
نظرات شما عزیزان: